جدول جو
جدول جو

معنی قال چاق شدن - جستجوی لغت در جدول جو

قال چاق شدن
(شُ دَ)
نزاع. جنگ پیدا شدن (در لهجۀ اصفهانی)
لغت نامه دهخدا
قال چاق شدن
ایجاد شدن نزاع پدید آمدن ستیزه
تصویری از قال چاق شدن
تصویر قال چاق شدن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دَ / دُو کَ دَ)
سر و صدا راه انداختن. جنگ و نزاع کردن
لغت نامه دهخدا
(شُ / شِ مُ دَ)
از قاچاق ترکی + شدن فارسی. در تداول کالائی بدون پروانۀ قانونی به کشوری وارد شدن و یا ورود شخصی بدون گذرنامه به کشوری، قاچاق شدن کارمند دولت، غیبت کردن وی هنگام سرویس اداری. گریختن از خدمتی قانونی. قاچاق شدن سرباز، از خدمت نظام گریختن
لغت نامه دهخدا
تصویری از قالچاق شدن
تصویر قالچاق شدن
درگیر شدن ستیزیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قال چاق کردن
تصویر قال چاق کردن
سر و صدا راه انداختن، نزاع کردن
فرهنگ لغت هوشیار
در رفتن در رفتن (از سر خدمت و کار) غیبت کردن (در ساعت کار) : این برادر کلا است باشورا هم مدرسه است امروز گویا قاچاق شده و مادرش خبر ندارد، وارد شدن متاعی بدون پروانه قانونی بکشور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قال چاق کردن
تصویر قال چاق کردن
سر و صدا راه انداختن، نزاع کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قاچاق شدن
تصویر قاچاق شدن
((شُ دَ))
جیم شدن، در رفتن
فرهنگ فارسی معین